چه قدر نیاز به آموختن داریم
گاهی احساس میکنم یک بار زندگی کردن هرگز کافی نیست
گاهی احساس میکنم ای کاش یک بار دیگر متولد می شدم تا عمر عزیز را به گونهای دیگر میزیستم.
اما وقتی عمیقتر فکر میکنم ، میبینم که نژاد انسان به واقع تجربه پذیر نیست.
انسان حکمت را میشناسد.
میداند که ” درست ” چیست اما همواره “غلط ” را انتخاب میکند.
میداند که باید کلنگر باشد.
میداند که تنها یک کرۀ زمین برای زندگی دارد
اما به جای مراقبت از همین یک کرۀ زمین به دنبال کراتی دیگر برای زندگی می گردد.
خودخواهی بشر تمام زندگی را به یغما برده است.
ظاهرا انسان هوشمندترین موجود زنده روی کره خاکی است.
اما هیچ موجود زندهای همانند انسان به این کرۀ خاکی آسیب نرسانده است.
به نظر می رسد هر چه جامعهای هوشمندتر بوده، بیشتر به این کل بی همتا آسیب رسانده است.
آیا قبایل بدوی آفریقائی بیشتر به کرۀ زمین آسیب رساندهاند یا کشورهای پیشرفته جهان؟
آیا دو کشور آمریکا و روسیه که به مسابقۀ تسلیحاتی در جنگ سرد دامن زدند مفاهیم تفکر سیستمی را نمی شناختند؟
پس چرا هر یک خودخواهانه به فکر منافع خود بودند و نخواستند سیستم بزرگتری را در مقابل چشمان خود ببینند؟
چه قدر نیاز به آموختن داریم
نیاز داریم تفکر سیستمی را بیاموزیم.
نیاز داریم مدل ذهنی را بشناسیم.
نیاز به بهبود مهارت های مدیریت و رهبری داریم.
نیاز داریم که استراتژیک فکر کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم.
اما قبل از هر چیزی نیاز داریم حیوان بهتری باشیم.
از عواطف خود فاصله نگیریم ، بر مبنای فطرت خود زندگی کنیم و آنگاه از دانش های کسب شده بهره خواهیم گرفت.
در غیر اینصورت عالم بی عملی خواهیم بود که از تمامی دانشی که کسب می کنیم در راستای خودخواهی خود بهره گرفته و تمامی هستی را غارت خواهیم نمود.
باتشکر از آقای احمد زارعی 🙂