خانه / پربازدیدترین‌ها / نوشتن ؛ موجز و شگفت‌انگیز!
نوشتار درمانی
نوشتار درمانی

نوشتن ؛ موجز و شگفت‌انگیز!

هنوز هم نوشته‌هایم را می‌نویسم…می‌خوانم!

حقیقتا برایم سوال شده است که چرا من گاه و بیگاه به مغز ناپخته‌ام پایبندی بی حد‌و‌حصری دارم؟
سهل‌اندیشی منِ انسان در اهمیت به‌خاطر آوردن لحظه‌های منحصر به‌فرد و شگفت‌انگیز زندگیم، باعث شده در بن بست‌های زندگی که به بلاتکلیفی و ندانم‌کاری منجر می‌شود. زندگی‌ای که کرده‌ام را زیرپا بگذارم و تصمیماتی بگیرم که اگر آن‌ها در خاطرم بودند شاید هرگز نمیگرفتم!

این روز‌ها زیاد می‌نویسم.
شاید هیچوقت فکر نمی‌کردم اینطور بنویسم، با این حجم، با این اهمیت، نوشته‌هایم منحصر به خودم هست.
قرار نیست کسی آن‌ها را بخواند.
نخواهد خواند…!

نوشتن در مقاطع مختلفی از زندگی، از روزهایم، رهنمود من شده و در جلوگیری از تزلزل خاطر، دل‌مشغولی‌های نابهنگام و گرفتن تصمیمات مغرضانه بار‌ها از شوربختی نجاتم داده و کمکم کرده تا انتخاب بهتری در رفتار و افکارم داشته باشم!

می‌خواهم با شما درمورد درمان بیماری‌های روحی مثل استرس، اضطراب، ترس، وسواس و … از طریق نوشتن یا به اصطلاح، همان نوشتار ‌درمانی، چرایی ، چیستی و چگونگیش صحبت بکنم… با من تا آخر این مقاله همراه باشید 🙂

 

حالا منظورمان از نوشتار درمانی چی هست؟
چجور نوشتار و نوشتنی هست؟
چرا بنویسیم ؟
اصلا مگر حرف زدن چه ایرادی دارد؟
هیچ‌وقت نویسنده خوبی نبودم ، بازم می‌توانم از این تکنیک استفاده کنم؟
و سوالات از این دست، که به همه‌شان در این مقاله پاسخ خواهیم داد و کلی درباره نوشتار درمانی و راه‌های انجامش و تاثیراتش روی موفقیت، خوشبختی و احساس رضایت در مسیر زندگی باهاتون صحبت خواهم کرد.

نوشتن

مطمئنم تا اینجای کار این سوال براتون پیش اومده که نوشتن چطوری باعث درمان میشه و اصلا درمانِ چی؟
پس بیاید قبل از همه نوشتار درمانی را تعریف کنیم.

نوشتاردرمانی یعنی چی؟

نوشتار درمانی کاری در دسترس ، کم هزینه و هوشمندانه است.
نوشتار درمانی یعنی درد و دل کردن با کاغذ.

حالا چرا کاغذ؟ 

کاغذ هیچوقت وسط حرفت نمی‌پرد و تو را بابت احساسی که داری یا اشتباهی که مرتکب شده‌ای سرزنش نمی‌کند.
بر‌خلاف دیگران، کاغذ تو را قضاوت نمی‌کند.
نسخه نمیپیچد و ترجیحات خودش را در نظر نمی‌گیرد.

موقع نوشتن از هر چیزی که ذهنت را مشغول کرده بی محابا حرف می‌زنی؛
حالا ممکن است راز های مگو را بگویی یا از دوستی که با انتقادش از تو باعث شده امروز بی‌انگیزه باشی؛ و کاغذ فقط گوش می‌کند.
شنونده خوب.
در واقع همانطور که پیاده‌روی نوعی مراقبت ساده از جسم است، نوشتار‌درمانی نیز مراقبتی ساده و بی‌دردسر از روح است.
تو با انجام دادن نوشتار درمانی، بدون پرداخت هیچ‌گونه هزینه‌ای به یک روان‌شناس قابل اعتماد مراجعه کردی!

امروز یه روز دیگه هست

 

حالا سوالی که احتمالا برای شما پیش آمده تا اینجا :

هر کسی می‌تونه این کار رو بکنه؟

خب برای انجام دادنش فقط به مداد،کاغذ و انگیزه‌ای برای نوشتن احتیاج داری … همین!

احتیاجی هم نیست که یک نویسنده حرفه‌ای باشید و یا حتی نویسنده باشید.
این کار خیلی ساده هست.
حتی لزومی هم نداره که به ادبیات علاقه مند باشید یا نمره ادبیات‌تون در مدرسه 20 باشه؛
جولیا کامرون ،نویسنده معروف در کتاب حقِ نوشتن میگه :

من معتقدم همه ما به عنوان نویسنده پا به این جهان میگذاریم.
تنها داشتن دل مشغولی و درگیری ذهنی برای نوشتن کافیه.

امیدوارم تا اینجا براتون جالب توجه بوده باشه!
حالا بپردازیم به یک سوال حیاتی!

 

چه زمانی بنویسیم ؟

زمانی که خسته ،افسرده ،خشمگین و یا ناامید هستی. یا زمان‌هایی که چیزی مثل خوره به جانت افتاده و رهایت نمی‌کند.
مدت‌ها روی پروژه‌ای کار می‌کنی و آن‌را به پیش می‌بری اما با اتفاقی ناگهانی همه تلاش‌هایت به باد می‌رود.
زمان‌های این چنینی که با خودمان بیگانه می‌شویم، نوشتن یاری‌گر ما در برقراری ارتباط صمیمانه مجدد با خودمان هست.

الیزابت سولیوان می‌فرمایند:

وقتی از دست‌هات برای نوشتن یا تایپ کردن استفاده میکنی تا چیزی رو مستقیما از مغزت بنویسی، در واقع در حال ایجاد کردن یک ارتباط قدرتمند بین تجربه درونی خودت و حرکات بدنت،بیرون در جهان هستی،هستی!

حالا چطوری این اتفاق می افته؟
نوشتن پل بین دنیای درون و بیرون ماست، بین افکار و رفتار!

نوشتن این شهامت رو به ما می‌دهد تا با خودمان روبرو شویم.
و مسائل، مشکلات و وضعیت‌ها را از زاویه دیگری ببینیم.

علی‌القاعده ممکن است فکر کنی صحبت کردن با دیگران در دسترس‌تر هست .
اما حتی اگر تو در گروهی 40 یا 50 نفره باشی که هواپیماتون در جزیره‌ای ناشناخته سقوط کرده باشد،مطمئن باش باز هم به راحتی می‌تونی یک خودکار و کاغذ پیدا کنی!

یادت باشه که تو هرگز به کاغذی که فقط قراره خودت اون رو بخونی، دروغ نمیگی.

جالب اینجاست که حتی اگر خوشحال باشیم و در پوست خودمون نگنجیم هم نوشتن به کارمان می‌آید.
باعث ایجاد حس بهتری در ما می‌شود.
باور نمیکنی؟
فکر نمی‌کنم امتحانش ضرری داشته باشه ؛)

نوشتن

 

حالا در مقابل سوال قبل بیاید ببینیم چه زمانی ننویسیم؟

اگر هنگام نوشتن متوجه شدیم که به هیجانات و احساساتمان نپرداختیم و در دام منفی‌گویی و منفی‌گرایی افتادیم، نوشتار درمانی‌مان نتیجه نخواهد داد.
و باید به زمان دیگری موکولش کنید.
زمانی که گیرایی ذهنی‌تان بالاتر رفته است.
نوشتاردرمانی اگر زمانی اتفاق بیفتد که واقعا به آن احتیاج دارید تاثیر بسیاری خواهد داشت.
یعنی زمانهایی که احساس میکنید در رابطه با موضوعی بسیار نگران هستید و یا خیلی زیاد در حال فکر کردن به موضوعی هستید.

 

چرا بنویسیم؟ آیا نوشتار درمانی پشتوانه علمی داره؟

یکی از هزاران (!) تحقیقی که انجام شده مربوط به سال 2008 هست.
که نشان داد نوشتار درمانی باعث درمان سرطان شده و بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی هم تاثیر خارق‌العاده‌ای داشته. (لینک مقاله آزمایش انجام شده)

وقتی فرد درباره تجربه آسیب‌زایش مینویسد باعث ایجاد احساس درونی می‌شود که در فرد شروع به نجوا می ‌کند
“من بر خودم،احساساتم ،بدنم و زندگیم کنترل کامل دارم”

 

تحقیق دیگه‌ای که در دانشگاه کمبریج انجام شده نشان می‌دهد که تاثیرات بلند‌مدت نوشتار درمانی شامل افزایش عملکرد کبد و ریه، بهبود حس‌و‌حال،کاهش حس افسردگی قبل امتحان،بهبود عملکرد ورزشی،افزایش میانگین نمرات دانش اموزان ،عملکرد سیستم ایمنی و کلی موارد این چنینی هست.

همین تحقیق نشان می‌دهد که نوشتن تا حد خیلی زیادی موفق بوده است تا به افراد کمک بکند، مشکلاتشان را در روابط ،کار ،تحصیل و در مسائلی که نسبت به آن‌ها حساس بوده‌اند و نتوانسته‌اند رودررو راجع به آن‌ها صحبت بکنند ،حل کنند.

البته مکانیسم این که چطور این اتفاقات می افته هنوز مشخص نیست و به نظر میاد خیلی پیچیده باشه و عوامل زیادی در اون دخیل باشند.

 

نوشتار درمانی

تا اینجا راجع به چرایی نوشتن گفتیم؛ وقتشه بگیم چگونه بنویسیم حالا؟

در نوشتمون چه چیزهایی رو رعایت کنیم؟

بدون هیچ هدفی کاغذ و خودکار را بردارید و بنویسید. کاری که محمدرضا گلزار در فیلم آتش‌بس کرد!
سخت نگیرید.
این چند مورد رو هم عقب ذهنتون داشته باشید بد نیست:

1.ممکن است چند روز چیزی ننویسید و یک روز چندین صفحه بنویسید. (فرقشم با دفترچه خاطرات همینه)

2.قرار نیست کسی نوشته هایمان را بخواند (این را مدام به خودتان یادآوری کنید تا موقع نوشتن احساس راحتی بیشتری بکنید.)
پس خودتی و خودت و زیبا بودن نوشته ها مسئله پیش پا افتاده ای محسوب میشه واقعا چیزی نیس که نگرانش باشید.
فقط بدون فیلتر و گزینش بنویسید ، ناسزا بگید ، خاطره بنویسید به هرزبانی که مایلید بنویسید!اصلا مهم نیست.

3.احساس راحتی بکنید نسبت به اینکه هر روز در رابطه با چه موضوعی می نویسید حتی اگر قبلا هم در رابطه با آن نوشته‌اید.

4.نوشته هایتان را در یک جای امن بگذارید.
برای اینکه در هنگام نوشتن احساس محدودیت و ناراحتی از ترس اینکه شخص دیگری آن را بخواند نداشته باشید و با خیالی آسوده بنویسید.
اگر میتوانید،با اعضای خانواده تان ارتباط برقرار بکنید و بگویید مشغول انجام چه کاری هستید و محترمانه از انها بخواهید سروقت نوشته هایتان نروند.

5.از آنجایی که این کار ممکن است بسیار چالش برانگیز باشد با خودتان مهربان باشید و در صورت لزوم در هنگام نوشتن کمی استراحت کنید.

 

 

چند نوع از سبک‌های نوشتن موثر در نوشتار درمانی

1)اولین نوع اسمش هست “نامه روز بارانی به خود”

یعنی زمانی که حالمان خوب هست و اوضاع بر وفق مراد؛ برای روزهایی که خسته و سردرگم هستیم نامه‌ای می‌نویسیم
میتوانیم تصور کنیم در حالی که تبدیل به شخصیتی بزرگ شده‌ایم و همه مسائل زندگیمان رو‌به‌راه است ، برای خودمان بنویسیم و نصیحتی بزرگ‌مآبانه به خود جاهلمان کنیم!
میتوانیم به خودمان بگوییم که چه کارهایی نباید بکنیم. یا نقاط قوت و ضعف‌مان را پیش‌بینی کنیم و بنویسید.حتی میتوانیم حرف های آرامش بخش به خودمان بزنیم تا زمان‌هایی که ناراحت و غمگین هستیم و حال خوبی نداریم سروقت آن‌‌ نوشته‌ها حالمان بهتر‌ شود.

 

2)نوشتن داستان لحظه‌های خوب زندگی

خب با نوشتن داستان لحظه‌های خوبی که داشتید مثل مسافرت خاطره انگیزی که داشتید ، لحظات به یادماندنی زندگی‌تان و موفقیت‌هایی که به دست اوردید و توصیف حس و حالتان در آن لحظات شیرین، میتوانید با یه تیر دو نشون بزنید ،هم اینکه آن لحظات برای همیشه روی کاغذ به یادگار می‌مانند و فراموش نمی‌شوند
و هم اینکه در مواقعی که به آن حال و هوا احتیاج دارید، می‌تواند تداعی‌گر آن لحظه‌های خوب در زندگی‌تان باشد و جنبه‌های زیبای زندگی را به شما نشان دهد.

 

3)نامه به دیگران

زمانی که احساس می‌کنید کسی به قصد آسیب به شما، حرفی زده و یا زمان‌هایی که میخواهید عمیقا از کسی تشکر کنید و یا احتیاج دارید که از کسی عذر بخواهید، بابت کاری که کرده‌اید، تا شما را ببخشند یا فراموش کنند و … میتوانید برایشان نامه‌ای بنویسید تا آرام شوید.

بعضی‌ها با سوزاندن نامه و دیدن دودهایی که از نامه بالا میرود، این حس خوب که شخص، نامه را خوانده تشویش ذهنی‌شان را کمتر خواهد کرد.
این کار خصوصا برای زمان‌هایی که فرد مخاطب شما، درگذشته باشد، اثربخش تر خواهد بود.

 

4)نوشتن زندگی ایده‌آل‌تان

این کار در اکثر موارد به ویژه، زمانی که ناامید و پریشان هستید مولود حال خوب لحظه، و لبخند روی لبتان خواهد بود.
کاری که باید بکنید: انتظار ایده‌آل‌تون رو از شغل آینده،همسر دلخواه،وضع مالی و خانوادگی و … بنویسید.
داستان‌سرایی کنید و از نوشتنشون نترسید.
غیر‌ممکن‌هاتون رو بنویسید و خودتون رو محدود نکنید.
اینجا بحث ایده‌ال هاست!

نوشتار درمانی

5) آزاد نویسی

به این مورد قبلا هم اشاره کردیم که هر چه میخواهد دل تنگت بگو!
بذارید کودک بی پروا و بی ادب درونتون به هر جا خواست پرواز کنه و هر چی خواست بگه.
از هر دری سخنی. فقط بنویسید.

 

 

پیشنهاد من به شما داشتن یک سفرنامه زندگیه:

خب قطعا در مسیر رسیدن به هدفتون روزهای خوب و بد زیادی رو قراره پشت سر بذارید.مثل همه.

قراره شکست،موفقیت،غم،شادی،نا امیدی،هیجان و افتخار رو تجربه کنید.
چی بهتر از اینکه همشونو ثبت کنید؟
در قالب فصل‌های مختلف زندگی، دانه به دانه اتفاقاتی که در زندگیم تاثیرگذار هستند را می‌نویسم .

اینها احساسات ناب منحصر به خودتان هستند که شاید دیگر هرگز مشابهش رو تجربه نکنید. رفتار‌های ناپخته، صحبت‌های تاثیرگذار، بلاتکلیفی های کلافه‌کننده، موفقیت‌های کوچک و بزرگ، دیدار‌های لذت‌بخش، مورد تحسین و ستایش قرار گرفتن از شخص خاصی و …
حتی میتوانید یک دفترچه شخصی داشته باشید برای این کار، و به هیچ‌کس جز خودتان نشانش ندهید و فقط هر آنچه در زندگیتان اتفاق افتاده را ثبت کنید.
به مغزتان اعتماد نکنید.
بخش بزرگی از اتفاقات خوشایند کودکی و نوجوانی‌تان از خاطرتان حذف شده!

و به نظرم نوشته هاتون رو زود‌به‌زود نخونید.
خودتون دلیلشو میفهمید 🙂

نگاهی هم به این‌ بیندازید

روزی روزگاری پسری که عاشق فوتبال بود

روزی روزگاری | پسری که عاشق فوتبال بود

آخرین باری که یادم هست یک فوتبال را به شکل جدی دیدم بازی برگشت لیورپول …

3 نظر

  1. مطلب بسیار خوبی بود…به خصوص بخش نامه به دیگران که بویژه برای اشخاص محتاط و ترسویی مثل من که جرئت بیان اونهارو به دیگران رو ندارن بسیار صادق و همچنین آرامبخشه…در باره اون جمله آخر هم ، کاملا موافقم و خودم وقتی خوندمش یاد جمله گابریل گارسیا افتادم :
    «زندگی آنچه زیسته ایم نیست، بلکه همان چیزیست که در خاطرمان مانده.آن گونه است که به یادش می آوریم تا روایتش کنیم.»…اگه یاد بگیریم انچیزی رو بنویسیم که بعدها میخوایم با یاداوری اون تجربه یا احساس گذشتمونو بشناسیم ، اونوقت این ماییم که در انتخاب گذشتمون سهیم هستیم و دیگه لازم نیست بابت چیزی خودمونو سرزنش کنیم…

  2. محمدامین صباغیان

    مختصر و مفید یعنی همین !
    ولی فکر کنم با اینکه به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است …

    • محمد امین متقی نسب

      البته این هم حاصل تلاش تیمی هست و شما هم درش دخیل بودی
      ولی بله … حکایت‌های زیادی باقیست ؛)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *