امروز را سخت مشغول “اتاق تکانی” بودم و تمام ابزار و وسایل دوران دبیرستانم را تفکیک و بررسی میکردم.
وسایل را جدا کردم. یک سری را به کنکوریهایی که درخواست کتاب کرده بودند میخواستم بدهم. برخی کتابها را به کتابخانهها هدیه دهم. ورقههای چرکنویس را دور ریختم. تعدادیهم راه به انباری پیدا کردند.
یک سری را اما در یک پلاستیک گذاشته بودم. تعدادی خرده کاغذ نیمه پاره و دست نوشتهی سیاه و بدخط. ماجرا داشتند. فرق میکردند با بقیه. جدایشان کرده بودم.
مادرم به اتاق آمد و گفت :« اینها آشغاله؟»
گفتم :«آره»
و راهش را گرفت به بیرون از اتاق که پرسیدم :«کجا میری؟»
گفت :« اینا رو بندازم تو سطل آشغال»
گفتم:« چرا؟!»
گفت:« مگه نمیگی آشغاله؟»
گفتم :« آره. ولی میخوام نگهشون دارم.»
تعجب کرد. لبخندی زد (انگار که فهمیده باشد برای چه آنها را میخواهم نگه دارم) و دست خالی، راهش را گرفت به بیرون از اتاق.
آشغالهای دوست داشتنی
امشب فهمیدم بعضی چیزها آشغال هم که بشوند، ارزشمندند؛ آشغالهای دوست داشتنی!
مهم نیست، بوی گند هم که بردارند، جاگیر باشند و ندانی کجا بگذاریشان، یا وقتی خودت، با زبان خودت، بهشان “آشغال” بگویی… باز هم… ارزشمندند. دوستشان داریم و نمیخواهیم از ما جدا بشوند.
بعضی خاطرات، تصمیمها، بعضی اسمها یا بعضی روابط و بعضی زخمها… هرگز به پایان نمیرسند.
به قول ماریان ویلیامسون فقط از چیزی که وجود دارد، به چیزی که وجود داشته است تبدیل میشوند؛ و نقش آنها برای همیشه در روح و جان ما باقی میماند.
امشب،برخلاف شبهای دیگر و شبهای دیگرتر، برای خلوت و مرور شبانگاهی آشغالهایم را انتخاب میکنم.
شاید آنها، این آشغالهای دوست داشتنی، بهتر از آنچه میاندیشم مرا به خودم بشناسانند…!
پیوست تاریخ 25 مرداد 1400: این روزها یک شی دیگر هم هست که همه فکر میکنند آشغال هست… دوست داشتنیترین آشغالی است که داشتم.
برای من یادآور زیباترین روز زندگیم است. و آن یک بطریِ خالیِ آب معدنی است.
بطریای که تا آخر عمرم در صندوقچهی خاطراتم نگاهش خواهم داشت.
خیلی متن هاتون رو دوست دارم
ادبیات حرف زدنتونو طوری که منظورتون رو با کلمات میرسونین عالیه
خیلی ممنونم ازتون
عجب متن قشنگی بود
یه نوع احساس عجیبی رو برام زنده کرد
واقعا عجیب بود ….
این متن شما رو چندمین باره که میخونم
واقعا خوبه
چه بسیارند از این دست آشغالهای بیارزشی که باعث شدند ما ارزشمند شویم…
چه جمله قشنگی بود:(بعضی چیز ها آشغال هم بشوند ارزشمندند)
استاد بابا کتاباتو به ما نمیدادی به کی میخوای بدی حالا؟!😂😂😂
مثل همیشه لذت بردم 👌