شعرها، بهترین راه برای بیان حرفهای گفتنیاند جایی خوانده بودم نقل به مضمون : بعد از سکوت، موسیقی بهترین راه برای بیان حرفهای ناگفتنی است. گفتنیها چه؟ امروز حس کردم بیش از پیش، بهترین راه برای بیان حرفهای گفتنی را پیدا کردهام. که همان شعر باشد.
بیشتر بخوانید »گویی آن یک نفر
تاریخ تعداد مردگانش را رند میکند هزار و یک نفر تبدیل میشود به هزار نفر گویی آن یک نفر هرگز وجود نداشته است… شیمبورسکا
بیشتر بخوانید »بدون عشق
ایمان بدون عشق شما را متعصب وظیفه بدون عشق شما را بداخلاق قدرت بدون عشق شما را خشن کوشش بدون عشق شما را خسته و زندگی بدون عشق شما را بیمار میکند جبران خلیل جبران
بیشتر بخوانید »ارجمندتر
شاید یکی از عاشقانهترین حرفهایی که تا امروز بر زبان بشر جاری شده، همین تکسطر از گوته است: من از زمانی که او دوستم دارد، در چشم خودم ارجمند میآیم! ۲ بهمن ساعت ۱:۲۸ بماند به یادگار…! پی نوشت: نمیدانم بعضی اتفاقات احمقانهی کوچک در اثر تصمیمات دولتمردان زمان …
بیشتر بخوانید »زن در آثار کیارستمی
محدودیت تصویری زنان تأثیر بسزایی بر صنعت فیلمسازی در ایران گذاشته است. زنی که صبح با حجاب از رختخواب برمیخیزد غیرعادی است. هیچ زنی در خانهی خودش با حجاب نمیخوابد. اگر زنی تب داشته باشد، چگونه میتوانیم نشان دهم که کسی روی پیشانیاش یخ میگذارد؟ در حالی که هنوز روسریاش …
بیشتر بخوانید »بهشتیها
زندگی بهشت است برای آنان که عاشقانه عشق میورزند، بی پروا محبت میکنند و کمتر از دیگران انتظار دارند.
بیشتر بخوانید »کثیفتر از دروغ
“نگفتن” همان دروغ گفتن است؛ کمی کثیفتر! نادر ابراهیمی در ادامهی این معضل، ساموئل باتلر هم جایی گفته بود “من از دروغ نمیترسم، از حرفهای غیردقیق میترسم” بعضی حرفهای کوتاه (که معمولا از دل شبهای بلند و زندگیهای سخت بیرون میآیند) ارزش درنگی عمیق دارند. خیلی وقتها …
بیشتر بخوانید »عشق به زندگی
لئو تولستوی در شاهکار جنگ و صلح گفت :«سختترین و خوشبختترین چیزها این است که کسی در رنجهایش، در رنجهای ناخواستهاش، عاشق این زندگی باشد.»
بیشتر بخوانید »اندوه
نه چراغِ چشمِ گرگی پیر، نه نفسهایِ غریب کاروانی خسته و گمراه- مانده دشت بیکرانِ خلوت و خاموش، زیر بارانی که ساعت هاست میبارد، در شب دیوانهی غمگین، که چو دشت او هم دل افسرده ای دارد. در شب دیوانهی غمگین مانده دشت بیکران در زیر باران. آه، ساعتهاست همچنان …
بیشتر بخوانید »انگلستان قرن نوزده
کمتر آدمی در دنیا، به زمانِ خودش تعلق دارد. احساس میکنم هر آدمی در زندگیش زمانی را پیدا کرده و حس میکند به آن زمان تعلق دارد. تناسخ؟ نه از چیز دیگری حرف میزنم. یادم هست دوستی به من همیشه میگفت احساس تعلق به ایران در دهه پنجاه دارد. دوست …
بیشتر بخوانید »