مرد به همکارش گفت: من تو را دوست دارم. دخترک پرسید: از چی حرف میزنی؟ مرد جواب داد: از عشق. در درون دخترک قطعهای با صدای خفیف آژیر کشید. احساس خطر کرد و بی درنگ گفت: این برنامه برای من تعریف نشده. سپس رویش را برگرداند و رفت. مرد که …
بیشتر بخوانید »آزار تنهایی
هوای خانه، سنگین است و افسرده است گلی بی آب، در گلدان روی میز، پژمرده است صدای بوسه، یا موج طنینی خندهای، مرده است غبار آیینه، پوشیده راه جلوههای پاک را بر خویش چترِ دیوار لرزان است از تشویش ورقهای کتاب نیمه بازی، منتظر مانده است دست آشنائی را نشسته …
بیشتر بخوانید »ماه پاییزی
ماه، غمناک در آن گلشن خضرا میگشت برگ، بیخویشتن افسرده و شیدا میگشت گلبن از درد نهانزار، به خود میپیچید شب، فرومانده در اندیشهی فردا میگشت بانگی از دور میآمد همه رنج و همه درد مانده بود از ره و اندر پی ماوا میگشت رازی اندر دل شب بود و …
بیشتر بخوانید »مکالمه
وقتی گوینده میفهمد چه میگوید و شنونده میفهمد چه میشنود موضوع دربارهی علم است. وقتی گوینده میفهمد چه میگوید و شنونده نمیفهمد چه میشنود موضوع دربارهی فلسفه است. وقتی گوینده نمیفهمد چه میگوید و شنونده نمیفهمد چه میشنود موضوع دربارهی مذهب است. فرانسوا ولتر نمایشنامه نویس فرانسوی عصر روشنگری …
بیشتر بخوانید »کنار همیم
مدتها وبلاگ را بروز نکردن، مدتها ننوشتن نبود. روزهای پرالتهاب و غمگین، روزهای بدبینی به همه کس و همه چیز؛ اما امیدواری. روزهای پرتردید و مالامال از دوراهی، دوگانگی، دودستگی، تفرقه. روزهای سرشار از خشم و زاری و خون. نوشتن از هر چیزی غیر از جنایاتی که در کشورم در …
بیشتر بخوانید »اجاق
مانده از شب های دورادور بر مسیر خامش جنگل سنگچینی از اجاقی خرد اندرو خاکستر سردی همچنان کاندر غبار اندوده ی اندیشه های من ملال انگیز طرح تصویری در آن هرچیز داستانی حاصلش دردی روز شیرینم که با من آشتی بودش نقش ناهمرنگ گردیده سرد گشته, سنگ گردیده با دم …
بیشتر بخوانید »مراقب معاشرت هایت باش
« وقتی برای دیگران لقمه بزرگتر از دهانشان باشی، آنها چارهای ندارند جز آنکه خُردت کنند، تا برایشان اندازه شوی! پس مراقب معاشرت هایت باش…» ظاهرا بخشی از کتاب هنر و زندگی پیکاسو که هنوز نخواندمش. جمله را در یکی از یادداشتهای قدیمیام دیدم که حاصل وبلاگگردیهای چندین سال پیش …
بیشتر بخوانید »راز شکست شراکت
تاکسی دربست میگیرید: ۱- ابتدای مسیر به راننده میگویید ۳۰ تومان، میگوید ۷۰، نهایتا ۵۰ توافق میکنید. ۲- انتهای مسیر به راننده میگویید ۳۰ تومان، میگوید ۷۰، نهایتا ۵۰ توافق میکنید. در دو سناریو پول یکسان میدهید ولی در ۱ هردو خوشحال و در ۲ هردو ناراحت! همین راز شکست …
بیشتر بخوانید »صورت بیگانه
فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد. تو درباره ی صورتت خیالبافی می کنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است. و بعد وقتی چهل ساله شدی، کسی برای اولین بار آیینه ای در برابرت می گیرد. …
بیشتر بخوانید »پرترهی ماه
این باکیفیتترین تصویری هست که از ماه ثبت شده. دو عکاس نجوم ۲۰۰ هزار عکسی که از ماه گرفته بودن رو بههم چسبوندن و این تصویر رو پدید آوردن. کار ویرایش این عکس ۹ ماه طول کشیده و سه روز پیش منتشرش کردند. دقتی برابر با کیفیت یک دوربین ۱۷۴ …
بیشتر بخوانید »