چارلز آنتوان مرکوری در تئاتر زندگی

1 یا 2؟

برای بار پنجم پرسید از او:
«1 یا 2؟»
او که در چهار بار قبلی قواعد بازی را یاد گرفته بود
بی درنگ گفت: «1»
چشمانش را بست
نفسی کشید
گلویش را صاف کرد
با کمی درنگ گفت:
«دوستت دارم»

 

کمی سکوت
و دوباره بدون هیچ حرفی
با همان غرور و لبخندی کوچک بر لب
به دیوانگی‌‌های کودکانه‌شان زیر باران ادامه دادند.

 

– چارلز آنتوان مرکوری در تئاتر زندگی

 

نگاهی هم به این‌ بیندازید

روزی روزگاری پسری که عاشق فوتبال بود

روزی روزگاری | پسری که عاشق فوتبال بود

آخرین باری که یادم هست یک فوتبال را به شکل جدی دیدم بازی برگشت لیورپول …

9 نظر

  1. دوستت دارم را
    من دلاویزترین شعر جهان یافته‌ام
    این گل سرخ من است
    تو هم‌ ای خوب من! این نکته به تکرار بگو
    این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
    نه به یک‌بار و به ده بار، که صد بار بگو
    دوستم داری را از من بسیار بپرس
    دوستت دارم را با من بسیار بگو

    فریدون مشیری

  2. چارلز آنتوان مرکوری

    لطفاً نوشته‌های من را بدون اجازه‌ام منتشر نکنید :)))))

  3. خوش تر از دوران عشق ایام نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *