خانه / کتاب / خلاصه کتاب / خلاصه کتاب واقع نگری | هنس روسلینگ
خلاصه کتاب واقع نگری هنس روسلینگ غریزه های ده گانه

خلاصه کتاب واقع نگری | هنس روسلینگ

کتاب واقع نگری همانطور که در قسمتِ معرفیِ آن عنوان شد 10 غریزه‌ی انسان را بررسی می‌کند که توانایی‌ِ دیدِ واقع‌بینانه را از ما می‌گیرند. این غریزه ها هرکدام نامگذاری شده و در فصل مربوط به خودشان به تفصیل و با مثال‌های فراوان از زندگی شخصی هنس روسلینگ و اتفاقات پیرامون‌ ما، هر غریزه و راه‌های مقابله‌ با آن را تشریح کرده است.

معرفی کتاب واقع‌نگری | هنس روسلینگ و دیگران

در این پست خلاصه‌ای ارائه شده از هر فصل در انتهای آن گردآوری شده است:

واقع نگری یعنی چی؟

ده غریزه اساسی انسان که مانع می‌شوند دنیا را واقع‌بینانه ببینیم:

غریزه‌ی شکاف

واقع‌نگری یعنی… بفهمیم چه موقع داستانی دارد از شکاف‌ها حرف می‌زند و به یاد داشته باشیم این روایت، تصویر را به دو گروه مجزا با شکافی در میان تقسیم می‌کند. بیشتر مواقع، واقعیت اصلا دوقطبی نیست. معمولا اکثریت جایی میان این دو قطب قرار دارند؛ یعنی جایی که گمان می‌شود شکاف است.
برای کنترل غریزه‌ی شکاف به دنبال اکثریت باشید.

  • مراقب مقایسه‌ی میانگین‌ها باشید. اگر بتوانید گستره‌های تشکیل دهنده‌ی میانگین ها را وارسی کندی متوجه می‌شوید همپوشانی دارند و احتمالا شکافی بین‌شان نیست.
  • مراقب مقایسه‌ی حد‌های افراطی باشید. در تمام گروه‌ها (چه کشور‌ها و چه آدم‌ها) بعضی‌ها روی قله‌اند و برخی تهِ چاه. تفاوت‌ها گاهی به شدت ناعادلانه‌ است. اما باز هم اکثریت، جایی آن وسط‌ها هستند. درست جایی که گمان می‌شود شکاف است.
  • نگاه از بالا. به یاد داشته باشید نگاه کردن از بالا به پایین، شما را به اشتباه می‌اندازد. همه چیز به یک اندازه کوتاه به نظر می‌آید؛ درحالی که اینطور نیست.

 

غریزه منفی‌نگری

واقع‌نگری یعنی… وقتی داریم اخبار منفی دریافت می‌کنیم، یادمان باشد اطلاع رسانی در مورد حوادث بد بیشتر اتفاق می‌افتد و وقتی شرایطی بهبود پیدا می‌کند، معمولا چیزی درباره‌اش نمی‌شنویم. این اتفاق دیدگاه بسیار منفی و تیره‌ای درمود جهان به ما می‌دهد که به شدت استرس‌زاست.
برای کنترل غریزه‌ی منفی‌نگری، انتظار اخبار بد را داشته باشید.

  • بهتر و بد. سعی کنید بین سطحی مثل بد، و مسیری برای تغییر، مثل بهتر، تمایز قائل شوید. خودتان را متقاعد کنید که چیزهای ممکن است بد و در عین حال بهتر از گذشته باشند.
  • اتفاقات خوب در اخبار نمی‌آیند. اتفاقات خوب تقریبا هیچ وقت گزارش نمی‌شوند. این یعنی اخبار، تقریبا همیشه بد است. وقتی اخبار بد می‌بینید، از خودتان بپرسید اگر خبر مثبتی هم بود، به گوشتان می‌رسید یا نه.
  • در رسانه، خبری از دستاورد‌های تدریجی نیست. وقتی روندی به تدریج بهبود پیدا می‌کند و با افت دوره‌ای همراه است، بیشتر متوجه افت‌ها دوره‌ای می‌شویدتا پیشرفت کلی.
  • اخبار بیشتر به معنای رنج‌ بیشتر نیست. گاه بیشتر شنیده شدن اخبار بد، به دلیل رصد بیش‌تر درد و رنج مردم است، نه بدتر شدن دنیا.
  • حواس‌تان به گذشته‌های خوش رنگ و لعاب باشد. آدم‌ها معمولا از تجربه‌های قبلی‌شان به خوبی یاد می‌کنند و ملت‌ها نیز اغلب تاریخ‌شان را می‌ستایند.

 

غریزه خط مستقیم

واقع‌نگری یعنی… تشخیص بدهیم یک خط همینطور مستقیم ادامه پیدا نمی‌کند. و به خاطر داشتن این که این‌گونه خطوط در دنیای واقعی بسیار نادرند.

برای کنترل غریزه‌ی خط مستقیم، به یاد داشته باشید منحنی‌ها اشکال مختلفی دارند.

  • فرض را بر خطوط مستقیم نگذارید. بسیاری از روند‌ها روی خطوط مستقیم پیش نمی‌روند؛ بلکه به شکل S، سراشیب‌ها، برآمدگی‌ یا خطوط دوبرابری درمی‌آیند. هیچ کودکی رشد شش ماه اولیه‌ی عمرش را در بقیه‌ی سال‌ها عمرش ادامه نمی‌دهد و هیچ پدر و مادری چنین پیش‌بینی ای نمی‌کند.

 

غریزه ترس

واقع نگری یعنی… بدانیم چه زمانی داریم به چیزهای ترسناک توجه می‌کنیم و به یاد داشته باشیم این مسائل لزوما مسائل خطرناک‌تری نیستند. ترس طبیعی ما از خشونت، اسارت و مسمومیت باعث می‌شود به صورت نظام‌مند این خطرات را بزرگ‌نمایی کنیم.
برای کنترل غریزه‌ی ترس، خطرات را محاسبه کنید.

  • دنیای ترسناک: ترس در برابر واقعیت. دنیا از آن چیز یکه واقعا هستف ترسناک‌تر به نظر می‌رسد، چون آنچجه درموردش می‌شنیود، دقیقا به دلیل ترسناک بودنش گزینش شده است. حال یا توسط رسانه‌ها یا صافی توجه خودتان.
  • ریسک = خطر + قرار داشتن در معرض. خطری که چیزی برای شما ایجاد می‌کند به این که قدر احساس ترس در شما ایجاده شده است، ربطی ندارد. خطر در واقع ترکیبی از دو چیز است: چقدر خطرناک است؟ چقدر در معرض آن قرار دارید؟
  • آرام باشید و دوباره ادامه دهید. وقتی می‌ترسید دنیا، جور دیگری به نظرتان می‌آید. تا ترس و اضطراب فروکش نکرده است، تا حد امکان نباید تصمیمی بگیرید.

 

غریزه اندازه

واقع نگری یعنی… بدانیم یک عدد تنها چه زمانی اثرگذار، یعنی بزرگ یا کوچک به نظر می‌رسد و به یاد داشته باشیم اگر آن را با عدد دیگری مقایسه یا بر آن تقسیم کنیم، ممکن است احساس دیگری درموردش پیدا کنیم.

برای کنترل غریزه‌ی اندازه، همه چیز را در قالب نسبت بررسی کنید.

  • مقایسه کنید. اعداد بزرگ همیشه بزرگ به نظر می‌رسند. اعداِدِ تنها به خودی خود گمراه‌کننده‌اند و باید شک شما را برانگیزند. همیشه در پی مقایسه باشید. بهتر است عدد را بر چیزی تقسیم کنید.
  • هشتاد بیست. فهرست بلند بالایی به شما داده‌اند؟ دنبال چند آیتم بزرگ بگردید و ابتدا تکلیف آن‌ها را مشخص کنید. به احتمال زیاد این آیتم‌ها از مجموع بقیه مهم‌ترند.
  • تقسیم کنید. مقادیر و نسبت‌ها حرف‌های متفاوتی برای گفتن دارند. نسبت‌ها با معنا هستند؛ خصوصا وقتی گروه‌های با اندازه‌ی متفاوت را مقایسه می‌کنید. پس به طور ویژه، در زمان مقایسه‌ی کشور‌ها یا مناطق مختلف، دنبال «نرخ به ازای نفر» باشید.

 

بخشی از این فصل را قبلا در این پست منتشر کرده‌ بودم.

 

غریزه‌ تعمیم

واقع نگری یعنی… وقتی در توضیح چیزی به نوعی دسته‌بندی برمی‌خوریم، تشخیص بدهیم و به خاطر داشته باشیم دسته‌بندی‌ها ممکن است گمراه‌کننده باشند. ما نمی‌توانیم جلو تعمیم را بگیریم و حتی نباید برای این کار تلاش کنیم. آن چه باید برایش تلاش کنیم این است که از تعمیم اشتباه جلوگیری کنیم.

برای کنترل غریزه‌ی تعمیم، دسته بندی‌هایتان را زیر سوال ببرید.

  • به دنبال تفاوت‌های درون گروه‌ها باشید. خصوصا وقتی گروه‌ها بزرگ‌اند، به دنبال راهی باشید که آن‌ها را به دسته‌های کوچک‌تر و دقیق‌تر تقسیم کنید و…
  • به دنبال شباهت‌های بین گروه‌ها باشید. اگر شباهت‌های قابل توجهی بین گروه‌های مختلف یدا می‌کنید در نظر داشته باشیند که آیا دسته‌بندی‌هایتان مرتبط‌اند یا نه. و نیز…
  • به دنبال تفاوت‌های بی گروه‌ها باشید. فرض نکنید هر چیزی برای گروهی (مانند افراد سطح چهار، از جمله شما یا سربازان بیهوش) صادق است، درباره‌ی گروه‌های دیگر (مثل آدم‌های سطوح یک تا سه یا کودکان خوابیده) هم صادق است.
  • از «اکثریت» آگاه باشید. اکثریت، صرفا یعنی چیزی بیشتر‌ از نصف. بپرسید آیا منظور از اکثریت 51 درصد است یا 99 درصد یا چیزی بین این دو.
  • متوجه مثال‌های واضح باشید. تصاویر واضح، ساده‌تر در ذهن می‌مانند؛ اما شاید به جای قانون استثنا باشند.
  • فکر نکنید آدم‌ها احمق‌اند. وقتی چیزی عجیب به نظر می‌رسد، کنجکاو و متواضع باشید و فکر کنید از چه طریقی ممکن است این کار، راه‌حلی هوشمندانه باشد.

 

غریزه‌ سرنوشت

واقع نگری یعنی… بفهمیم که بسیاری چیزها (از جمله انسان‌ها کشور‌ها و مذاهب و فرهنگ‌ها) فقط به این دلیل که تغییرات‌شان کُند است، بی‌تغییر به نظر می‌رسند و به یاد داشته باشیم که حتی تغییرات آرام و کوچک، به تدریج منجر به ایجاد تغییری بزرگ می‌شوند.
برای کنترل غریزه‌ی سرنوشت، به یاد داشته باشید تغییر آرام نیز به هر حال تغییر است.

  • حواس‌تان به دستاورد‌ها و تغییرات تدریجی باشد. هرسال یک تغییر کوچک طی چند دهه، باعث ایجاد تغییرات بزرگ می‌شود.
  • دانش‌تان را بروز کنید. بعضی انواع دانش‌، به سرعت از رده خارج می‌شوند. فناوری‌ها، اطلاعات کشور‌ها، جوامع، فرهنگ‌ها و مذاهب به طور مستمر درحال تغییرند.
  • با پدربزرگتان حرف بزنید. اگر می‌خواهید یادتانم بیاید که ارزش‌ها چقدر تغییر کرده‌اند، به ارزش‌های پدربزرگتان فکر کنید و ببینید چقدر با ارزش‌های ما متفاوت‌اند.
  • نمونه‌هایی از تغییرات فرهنگی را گردآوری کنید. این ایده را که «فرهنگ امروز» قطعا همان فرهنگ دیروز و فرداست»، به چالش بکشید.

 

غریزه دیدگاه یگانه

واقع نگری یعنی… بفهمیم که ممکن است دیدگاه‌ یگانه‌ای ذهن‌مان را محدود کند، و به یاد داشته باشیم که باید از زوایای متعددی به مشکل نگاه کنیم تا درکی دقیق‌تر داشته باشیم و راه‌حلی عملی پیدا کنیم.
برای کنترل غریزه‌ی دیدگاه یگانه، جعبه ابزار بردارید، نه چکش.

  • ایده‌هایتان را بیازمایید. فقط به دنبال مثال‌هایی نباشید که نشان دهند چقدر ایده‌ی مورد علاقه‌تان عالی است. بگذارید آدم‌هایی که با شما مخالف‌اند، ایده‌هایتان را بیازمایند و نقاط ضعفش را پیدا کنند.
  • تخصص محدود. ورای زمینه‌ی خود، ادعای تخصص نکنید: راجع به چیزی که نمی‌دانید فروتن باشید. از محدودیت‌ تخصص دیگران نیز آگاه باشید.
  • چکش‌ها و میخ‌ها. اگر بتوایند با یک ابزار خوب کار کنید، مکن است بخواهید بیش از حد از آن استفاده کنید. اگر مشکلای را عمیقا بررسی کرده باشید، ممکن است نهایتا در نشان دادن اهمیت آن مشکل یا راه حل خودتان اغراق کنید. به یاد داشته باشید هیچ ابزارِ یگانه‌ای نیست که برای همه چیز خوب باشد. اگر ایده‌ی مورد علاقه‌تان چکس است، دنبال همکارانی بگردید که پیچ‌گوشتی، آچار و متر دارند. ذهن‌تان را برای ایده‌هایی از زمینه‌های دیگر باز بگذارید.
  • اعداد، اما نه فقط اعداد. جهان را نمی‌توان بدون اعداد درک کرد. در مقابل تنها با اعداد نیز قابل درک نیست. اعداد را به خاطر آن چه درباره‌ی زندگی واقعی می‌گویند دوست داشته باشید.
  • از ایده‌های ساده و راه‌حل‌های پیش پا افتاده بر حذر باشید. تاریخ پر از رویاپردازانی است که از رویای ساده‌ی آرمان‌شهری‌شان برای توجیه اعمالی وحشتناک استفاده کرده‌اند. پذیرای پیچیدگی باشید. ایده‌ها را ترکیب کنید. به توافق برسید. مشکلات را مورد به مورد حل کنید.

 

غریزه مقصر دانستن

واقع نگری یعنی… بفهمیم چه موقع از قربانی استفاده می‌شود و به خاطر داشته باشیم مقصر دانستن یک فرد، اغلب باعث می‌شود نتوانیم بر دلایل احتمالی دیگر تمرکز کنیم و در پیشگیری از مشکلات مشابه در آینده، با مشکل مواجه شویم.
برای کنترل غریزۀ مقصر دانستن، در مقابل پیدا کردن قربانی مقاومت کنید.

  • دنبال علل بگردید، نه آدم‌‌بد‌ها. وقتی اشتباهی رخ می‌دهد، دنبال فرد یا گروهی نگردید که مقصر بدانید. قبول کنید ممکن است بدون تعمد، اتفاقات بدی بیفتد. در عوض انرژی خود را صرف درک دلایل متقابل و متعدد یا نظامی بکنید که این موقعیت را بوجود آورد.
  • دنبال نظام‌ها بگردید، نه قهرمان‌ها. وقتی کسی ادعا می‌کند به نتیجه‌ی خوبی رسیده‌ است، از خودتان بپرسید: آیا اگر آن فرد، هیچ کاری نمی‌کرد هم این نتیجه به هر حال به دست می‌آمد؟ کمی اعتبار برای نظام قائل شوید.

 

غریزه اضطرار

واقع‌نگری یعنی… بفهمیم چه موقع تصمیمی اضطراری است و به یاد داشته باشیم به ندرت چنین تصمیمی پیش می‌آید. برای کنترل غریزۀ اضطرار، قدم‌ها کوچک بردارید.

  • نفس بکشید. وقتی غریزه‌ی اضطرارتان برانگیخته می‌شود، غراز دیگرتان هم وارد می‌شوند و سیستم تحلیل‌تان خاموش می‌شود. زمان و اطلاعات بیش‌تری بخواهید. به ندرت مسئله‌ای پیش می‌آید که انتخاب بین «الان یا هرگز» باشد. به ندرت انتخاب بین این یا آن است.
  • بربکارگیری داده‌ها اصرار کنید. اگر چیزی اضطراری و مهم است، باید اندازه‌گیری شود. مراقب داده‌هایی باشید که مرتبط، اما نادقیق‌اند، یا دقیق اما بی‌ربط‌اند. فقط داده‌های دقیق و مرتبط به درد می‌خورند.
  • مراقب پیش‌گویان باشید. هر پیش‌گویی‌ای درباره‌ی آینده، نامطمئن است. مراقب پیش‌گویی‌هایی باشید که به این موضوع اعتراف نمی‌کنند. اصرار کنید سناریو‌های همه بازه‌ها را در اختیارتان قرار دهند. هیچ‌وقت فقط به دنبال بهترین یا بدترین موارد نباشید. بپرسید پیش از این چند بار این پیش‌بینی‌ها درست از آب درآمده است.

 

 

پی‌نوشت: می‌توانید معرفیِ کتاب واقع‌نگری را در این لینک بخوانید.
همچنین نقد و بررسی بیل گیتس درباره‌ی این کتاب را در این لینک

نگاهی هم به این‌ بیندازید

شاهنامه فردوسی ایلیاد و اودیسه هومر

فردوسی و هومر

نوشتار آینده مطالبی فشرده و ناچیز است درباره‌ی دو حماسه سرای بزرگ بشری، فردوسی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *