خانه / دسته‌بندی نشده (صفحه 4)

دسته‌بندی نشده

علم پیروز خواهد شد

چند ماه پیش، پس از اولین اعلام رسمی شرکت فایزر (Pfizer) مبنی بر تولید اولین واکسن مطمئن کرونا محتواهایی با مضمون “علم پیروز خواهد شد” (Science will win) در کانال‌ها و صفحات این شرکت دیدم. آن زمان باز شدن دانشگاه‌ها برایم یک رویای باورنکردنی بود و وقتی این خبر به …

بیشتر بخوانید »

معصومیت از دست رفته

پدر ۴۱ساله‌ی سه‌فرزند، دختر ۷ساله‌ی افغانستانی –ندا– را پس از تجاوز، خفه کرد؛ «وقتی دخترک را دیدم به چشمان‌م خیلی زیبا آمد.» این را مرد در اعترافات خود گفته‌ است.  بگذریم از این‌که نظاره‌گر جنایات شدیم، با بی‌توجهی رد می‌شویم چرا که ملیت کودک برایمان مهم است… بگذریم از این‌که …

بیشتر بخوانید »

شما نمی‌توانید مرا حذف کنید

در حالِ آماده‌سازی پادکست‌های آموزشی جامعه‌شناسی در کندو هستیم. حین ضبط و ویرایش پادکست‌ها، توضیحات و صحبت‌های کوثر و کیانوش من را به جامعه‌شناسی علاقه‌مند کرد. شروع کردم به جستجو کردن در اینترنت. برخوردم به فردین علیخواه و یک مصاحبه‌ی جالب از او که دوست داشتم آن را با شما …

بیشتر بخوانید »

اخلاق

اخلاق

شاید نه بهترین و واضح‌ترین ، و شاید هم نه مناسب‌ترین و زیباترین، و قطعاً نه کامل‌ترین و مفصل‌ترین؛ اما یقینا کمک‌کننده‌ترین تعریفی که از اخلاق در زندگی‌ام شنیده‌ام این است: مَرَنج و مَرَنجان. با این فرمول ساده شاید بتوانم بگویم فقط کمی اخلاق را بیشتر درک کرده‌ام. شاید…!   …

بیشتر بخوانید »

آیا بازاریابی یک کار شیطانی است؟

بازاریابی ست گادین شیطانی

درحال بازیابیِ کتاب “این است بازاریابی” از ست گادین بودم که به این قسمت برخوردم. دورِ این قسمت را در کتاب ابر کشیده بودم. با یک علامت لبخند کوچک کنارش حط کرده بودم. یادم هست وقتی خواندمش چقدر برایم تعبیر قشنگی بود و چقدر مرا به مسیری که به تازگی …

بیشتر بخوانید »

اضافه شدن یک بخش جدید به روزنوشته‌ها

کوتاه گفت

بعضی حرف‌ها را نمی‌توان بلند گفت. طولانی کردن بعضی حرف‌ها ارزششان را کم می‌کند. از امروز حرف‌ها و تصمیمات و دل‌نوشته‌های کوتاهم را با اسم “کوتاه‌گفت” و در دسته‌بندی توئیت در دیلی امین منتشر خواهم کرد.    

بیشتر بخوانید »

رفتن | برای پایان سال 99

همین الان نوشته‌ی 3512 کلمه‌ای که درمورد سال 99 نوشته بودم را  پس از یک بار بازخوانی به زباله‌دان هدایت کردم. چه عادت رایجی است که همه موقع سال جدید از آنچه برایشان گذشته می‌نویسند؟ چرا برای کسی مهم است که در یکسال اخیر بر من چه گذشته است؟ اگر …

بیشتر بخوانید »

ظهر

ظهر

فرهاد جمعه‌ها را دوست نداشت. من هم از زمانی که یادم هست هیچوقت ظهر ها را دوست نداشتم. وقت ظهر (از منظر شرعی از ساعت 11 تا 1 روز و از دید علمی ساعاتی که خورشید به حداکثر ارتفاع خود در آسمانِ زمین می‌رسد.) همیشه کمترین کارایی، کمترین انرژی، کمترین …

بیشتر بخوانید »

غم انگیز است

غم انگیز است

یادم هست بچه‌ که بودیم از روی شوق و ذوق دیدن پشت بام ساعت 9 شب بیست و یکم بهمن ماهِ هر سال را طور دیگری دوست داشتیم. برای آزاد کردن گلویمان و رهاکردن صداهایمان با فریاد “الله اکبر”. از اینکه صدایمان با صدای پسر همسایه یکی می‌شد و آدم‌هایی …

بیشتر بخوانید »

ناکرده‌های من

ناکرده‌های من

کم کم انسان در مسیر زندگی، می‌فهمد که باید برای کارهایی که نکرده دلیل و توجیه منطقی بیاورد و نه کارهایی که کرده.   جمله‌اش را خواندم (از کسی که برای من شناخته‌شده است و برای شما، همان ناشناس) و به باوری رسیدم که داشتمش. (آسیب‌پذیری) منتهی طبیعی است که …

بیشتر بخوانید »