هیچگاه از اینکه به خوبی درک نشدهایم، ناشناخته ماندهایم، عوضی گرفته شدهایم و مورد تهمت قرار گرفتهایم شکایت و گله نداشتهایم. از اینکه به حرفهای ما خوب گوش نکردهاند و آیا اصلاً گوش کردهاند؟ نصیب و قسمت ما همین است…
ما را عوضی میگیرند چون ما رشد میکنیم، مرتباً تغییر میکنیم، پوستههای پیر و کهنه را میشکافیم و به دور میریزیم، هر بهار پوستی نو میاندازیم، بیوقفه جوانتر، بالندهتر، بلندتر و قویتر میشویم …
در حالیکه آسمان را عاشقانهتر و گستردهتر در آغوش میکشیم و روشنایی آنرا با همه شاخ و برگهای خود حریضانه اسثتنشاق میکنیم…
ما نه فقط در یک نقطه، بلکه از هرجا بزرگ میشویم، نه فقط در یک جهت بلکه همزمان در تمام جهات
از بالا، از پایین، از درون، از بیرون، نیروی ما همزمان در تنه، در شاخه ها و ریشه ها نمو میکند…
حتی اگر بپذیریم که این رشد موجب بدبختی ماست – زیرا خود را هرچه بیشتر به صاعقه نزدیک میکنیم- باز از افتخار ما نمیکاهد…
این سرنوشت قلههاست.
این سرنوشت ماست.
حکمت شادان از نیچه
ترجمهی جمال آل احمد، سعید کامران، حامد فولادوند