اشک رازی است لبخند رازی است عشق رازی است اشک آن شب، لبخند عشقم بود قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی… من درد مشترکم مرا فریاد کن…! درخت با جنگل سخن میگوید علف با …
بیشتر بخوانید »از چه زاویهای؟
/… امروز بدترین روز بود وسعی نکن منو متقاعد کنی که توی هرروز لحظات خوبی پیدا میشه! اگه با دقت نگاه کنیم زندگی دشواره با اینکه خیلی وقتا اتفاقات خوبی میوفته …/ حالا از آخر به اول بخونید.
بیشتر بخوانید »پرسش یا پاسخ
در حین مطالعه فلسفه به مقایسه این حیطه با ادبیات، هنر یا علم میپردازم. گرچه شاید مرز دقیق و شفافی بین این حیطهها نیست اما مقایسهی آنها در فضای فکریام گریزناپذیر است. کتاب چنین گفت زرتشت نوشتهی نیچه فیلسوف آلمانی با کتاب شعر راستی چرا از پابلو نرودا شاعر شیلیایی. …
بیشتر بخوانید »کیارستمی | شاعری که با فیلمهایش میسرود
خیلی دلم میخواست برایش در روز تولدش برایش بنویسم تا سالروز مرگش. اول تیرماه 1319 بدنیا آمد و 14 تیر 1395 چشمانش سینمای جهان را برای همیشه خالی از خودش ساخت. امروز مینویسم از مردی، که زندگی را فهمیده بود. از پشت عینک دودی و کلفتاش و از قاب شیشههای …
بیشتر بخوانید »راستی چرا؟…
راستی چرا؟… نام دفتر شعر پرسشهاست (The book of questions) که جزء آخرین دفترهای شعری پابلو نرودا (1904-1973) است و درست یک سال پس از مرگ او به چاپ رسیده است. پابلو نرودا شاعر اهل شیلی؛ او را میتوان با اطمینان بزرگترین چهرهی شعر جهان در قرن بیستم نامید. نرودا …
بیشتر بخوانید »سالمرگ مایکل جکسون
بی حرف و حدیث (شما که میدانید این روزها حرف و حدیثم نمیکِشد)، یکی از زیباترین آهنگهایی که تا کنون شنیدهام:
بیشتر بخوانید »مسیر نگرانی | نیل دگراس
میدانید چه چیزی من را شبها بیدار نگه میدارد؟ اگر شما به سال 1900 برگردید و از مردم بپرسید :«چه چیزی شما را بیشتر درمورد آیندهی تمدن انسانی میترساند؟» و شما پاسخهای زیادی دریافت میکنید. یک نفر ممکن است بگوید مرض سل یا کس دیگری جمعیت بدون عرضهی غذا را …
بیشتر بخوانید »لذت کتاب خوانی
هر آدم کتابخوان و کتابدوستی، سه نوع لذت را درمورد ارتباطش با کتاب تجربه میکند. آن که همه میدانیم و میشناسیم، خواندن متن کتاب است و فهم متن. اما دو نوع لذت دیگر هم هست. یکی قبل از خواندن آن اتفاق میافتد و یکی هم بعدش. آن که برای بعد …
بیشتر بخوانید »سروش حبیبی | پنجرهای رو به ادبیات جهان
امروز هفتم خرداد ماه، سالروز تولد هشتاد و نه سالگی سروش حبیبی، مترجم بزرگ معاصر ایرانی است. خواستم چند خطی دربارهی او بنویسم که برخوردم به نوشتهای از سرکار خانم عاطفه درستکار در مجله آوانگارد. حس کردم چیز بهتری نمیتوانم بنویسم و همان را با کمی ویرایش ظاهری و بدون …
بیشتر بخوانید »انگلیفارسی!
این چند سال پس از ورود به دانشگاه، آشنایی با ادبیات دانشگاه و دانشگاهیها طور دیگری فارسی (پارسی را بیشتر دوست دارم اما در طول متن از هر دو به سبب ناچاری و نیاز استفاده میکنم) صحبت میکنم. فارسی و انگلیسی به قول خودمان قر و قاطی. امروز درمورد همین …
بیشتر بخوانید »